از حضور در تهران لذت می‌بری؟

- همه چیز عالی است. من ایران را خیلی دوست دارم و گاهی اوقات در تنهایی به خودم می‌گویم شاید اصلاً در ایران به دنیا آمده باشم و خودم نمی‌دانم!

    مثلا کدام شهر، تهران؟

- نه اگر ایرانی بودم، حتماً دوست داشتم در مشهد به دنیا بیایم. زیباترین خاطرات زندگی‌ام را از مشهد دارم. آن شهر به من آرامش عجیبی می‌دهد. هنوز دوستانی را که در اولین مرتبه حضورم در مشهد پیدا کرده بودم، از یاد نمی برم. مشهد بی نظیر و زیباست.

    پس تهران چه کار می‌کنی؟

- من مهمان چند بازیکن قدیمی پرسپولیس هستم و درست نیست که در حال حاضر، یک دفعه به مشهد بروم. در ضمن برای حضور در کنار خانواده هادی نوروزی، همبازی سابقم به تهران آمده ام و شاید در این سفر، نتوانم به مشهد بروم.

     یک هدیه هم به هانی فرزند هادی در بازی یادبود این بازیکن داده بودی. ماجرای این هدیه چه بود؟

- وقتی شنیدم هادی فوت کرده، فوری با یکی از دوستانم که مرکز فروش بهترین لوازم ورزشی را دارد، تماس گرفتم و گفتم من یک کفش استوک بسیار خوب می‌خواهم که سالها کار کند. بعد هم با دوست دیگرم که کار نوشتن حروف روی کفشهای ورزشی با لیزر را انجام می‌داد، رفتم و در قسمت پاشنه کفش نام هادی نوروزی و خودم را حک کردم. این کفش را هنگام بازی یادبود هادی پوشیدم و پس از بازی به هانی دادم تا وقتی بزرگ شد و به فوتبالیست مهمی تبدیل شد، بتواند با این کفش استوک دار به میدان برود.

    چه خاطراتی در تهران برایت زنده شد؟

- وقتی در پرسپولیس بودم، شرایط خاصی داشتم. از ابتدا مشخص بود که زلاتکو کرانچار سرمربی وقت تیم، روی من حساب ویژه‌ای باز کرده، اما با اینکه نتایج خوبی می‌گرفتیم و با اینکه خودم در بازی‌ها، خیلی خوب گل می‌زدم، به یک باره گفتند باید سرمربی تیم تغییر کند. بعد که علی دایی سرمربی شد، به این بهانه که خوب تمرین نمی‌کنم، مرا از فهرست خود کنار گذاشت. البته یک مصدومیت شدید هم به سراغم آمد تا شرایطم دچار تغییر شود. اما علی دایی می‌توانست از نابودی فوتبالم جلوگیری کند. برای من اصلاً ساده نبود که بخواهم از پرسپولیس به تیم دیگری بروم.

    پس چرا رفتی و از این باشگاه به فیفا شکایت کردی؟

- من از پرسپولیس کنار گذاشته شدم، ولی قرارداد حرفه‌ای داشتم و در هر شرایطی باید حق و حقوقم را می‌دادند. این عادلانه نبود که از زمان جدایی تا به حال، حتی یک تماس هم با من نگرفته‌اند. من بارها پیگیری کردم، ولی هیچ کس به من پاسخی نداد. به مسؤولان باشگاه گفتم دخترم را در کشور آلمان رها کرده‌ام تا درآمدزایی کنم و بتوانم خرجش را بپردازم، ولی آنها کاملاً بی‌تفاوت بودند. به خاطر دخترم بود که از پرسپولیس به فیفا شکایت کردم. این کار را هر کس دیگری که جای من بود نیز انجام می‌داد. هنوز هم پولم را دریافت نکرده‌ام. قرار بود هر ماه، مبلغی به حسابم واریز شود که آن پول را هم ندادند.